17:42 | Posted in

خواستم بگویم مسیحی هستم...

Iman.H:ramezani

حتی وقتی می‌خواهی به آرامی و بی‌ادعا اعلام کنی که مسیحی هستی، انگار تمامی قدرتهای عالم دست به دست هم می‌دهند تا اول به تو و سپس به بقیه ثابت کنند که نه خبری نیست!! تو همان آدم بدبخت و اسیر و گناهکار سابقی با این وصف که تازه ریاکاری را هم به سیاهه نامه پر جلال ضعفها و کاستی‌هایت افزوده‌ای.
همه و همه برایت موضع می‌گیرند و تو می‌مانی و مسیح که حمایتت می‌کند اما وقتی اپوزوسیون قوی تر می‌شود و اسامی تازه‌ای مثل دوستان، همکاران، و اسف بارتر اینکه اعضای خانواده‌ات هم به خیل بی‌شمار منتقدین تو می‌پیوندند تا ثابت کنند که تو هیچ نیستی و فقط انسان پر ادعایی هستی که ادای پارسایی را در می‌آوری، شاید خودت هم باورت شود که حق با آنان است و کم کم سر در گریبان خود می‌کنی و در کنج خلوت دلت می‌سوزی و با افکار دردناک مایوس کننده خودت را تغذیه می‌کنی و گاهی اوقات هم از آنجا که زورت به خودت نمی‌رسد و دیواری هم کوتاه تر از دیوار خدا معمولاً یافت نمی‌شود، همه کاسه کوزه‌ها را سر خدا می‌شکنی و شاید کلیسا را به باد انتقاد و شلاق بگیری و هزار و یک مدل توجیه و انتقاد را در درونت روانه رهبران و خادمین نمایی و کاملا سرگشته گردی. اگر خیلی هم روحانی باشی و کمی هم از کتاب مقدس سر در بیاوری به سراغ کتاب مقدس می‌روی و مانند مزمور نویس سر و کارت به مزامیر شکایت و اعتراض مثل مزمور ۸۸ کشیده می‌شود( خدا را شکر که خدا خود فکر اینجا را کرده و به همین دلیل چنین نجواها و حدیث نفسهای تکان دهنده‌ای را در کلام خود برای ما گذاشته است).
اما بگذار خیال خودت و خودم و همه را برای همیشه راحت کنیم.بیا یکبار دیگر این اعلانیه " من مسیحی هستم " را برای همه تفسیر کنیم تا دیگر جایی برای تفسیر مجدد باقی نماند پس دوست من منظور تو و من از اینکه می‌گوییم"مسیحی هستم" این است :
وقتی می‌گویم مسیحی هستم....· داد نمی‌زنم که "مقدسم" بلکه زمزمه می‌کنم که " گم شده‌بودم و حال یافت شده‌ و آمرزیده‌گشته‌ام"وقتی می‌گویم مسیحی هستم...· متکبرانه آن را اعلام نمی‌کنم بلکه فقط معترفم که می‌لغزم و نیازمندم تا مسیح هدایتم کند.وقتی می‌گویم مسیحی هستم...· تلاش ندارم تا قدرتم را ثابت کنم بلکه فقط اعتراف می‌کنم که ضعیفم و برای ادامه حیات به قدرت مسیح نیاز دارم.وقتی می‌گویم مسیحی هستم...· به افتخاراتم فخر نمی‌کنم بلکه شکستهای خود را می‌پذیرم و اعلام می‌کنم که نیاز دارم تا خدا رسوایی‌ها و شکستهای مرا بازسازی کند.وقتی می‌گویم مسیحی هستم...· ادعا نمی‌کنم که کاملم بلکه فاش می‌گویم که عریانم ولی با این حال خدا مرا ارزشمند می‌داند و مرا می‌پوشاند.وقتی می‌گویم مسیحی هستم...· هنوز زخم درد را در وجود خود احساس می‌کنم، همان ناله‌هایی که هنوز در سینه من است اما اعلام می‌کنم که بر نام او توکل کرده‌ام.وقتی می‌گویم مسیحی هستم...· منظورم این نیست که از تو پاک تر و مقدس‌ترم بلکه اعتراف دارم که گناهکاری بیش نیستم که فیض نیکوی خدا را دریافت نموده‌است.
حالا خیالمان راحت شد پس با آرامش و فروتنی و دردمندی و پیروزی می‌توانیم بگوییم : من مسیحی هستم.


Ich glaube an Gott,
den Vater,
den Allmächtigen,
den Schöpfer des Himmels und der Erde,
und an Jesus Christus,
seinen eingeborenen Sohn,
unsern Herrn,
empfangen durch den Heiligen Geist,
geboren von der Jungfrau Maria,
gelitten unter Pontius Pilatus,
gekreuzigt,
gestorben und begraben,
hinabgestiegen in das Reich des Todes,
am dritten Tage auferstanden von den Toten,
aufgefahren in den Himmel,
er sitzt zur Rechten Gottes,
des allmächtigen Vaters,
von dort wird er kommen,
zu richten die Lebenden und die Toten,
Ich glaube an den Heiligen Geist,
die heilige katholische Kirche,
Gemeinschaft der Heiligen,
Vergebung der Sünden,
Auferstehung der Toten und das ewige Leben.
AMEN..

��

Comments

0 responses to "ich glaube an gott"